مدح و ولادت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
به پـیـروان ولایـت سـرور بـخـشـیـدند به شیعـیان علی شوق و شور بخشیدند بـه احـتـرام شـکـوفــائـی گـل تــوحـیـد به بـاغ سـبـز مـحـبت سـرور بخشیدند به بـاغـبان گـل نـرگـس از خدا امشب فرشتگـان همه گـلهـای نـور بخشیدند به رهروان ره او ز نور عشق و یقین دلـی به صـافـی جـام بـلـور بخـشـیـدند به حُرمت و شرف باغـبان عـشق قسم به لالـههـای شـهـادت غـرور بخشیدند چه جای حیرت ما داشت در شب میلاد اگر که مـلک سلیـمان به مور بخشیدند بگو به موسیعمران ز نور طلعت اوست اگر که چشمۀ نـوری به طور بخشیدند ز مـقـدم گـل نـرجـس و آخـرین ساقی هـزار بــادۀ نـاب طـهــور بـخـشـیـدنـد دعـا کـنـید بـرای ظـهـور او که به مـا امـیـد روشـن روز ظـهـور بخـشـیـدنـد اگر چه از گنه ما ملول و غمگین است ولی به او دل و جانی صبور بخـشیدند سـلام ما بـرسـاند به حـضرتش امشب به هرکه فرصت و فیض حضور بخشیدند ز یـمن جـلـوۀ مهـدی بود «وفایی» را اگر که پـرتـو نـوری ز دور بخـشیـدند |